۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

آیت ا... صادق لاریجانی (رئیس قوه قضاییه) و مقایسه ادبیات ایشان با کروبی

در بخشی از بیانیه اخیر اقای کروبی میخوانیم:
"
آقای لاریجانی افاضه کرده اند که «کار شما کار منافقین اول انقلاب است همین کار را اول انقلاب انجام می دادند و دانشجویان را به خیابان ها می کشاندند». پسندیده تر آن بود که آقای لاریجانی به سراغ برادران بزرگترشان و داماد مکرمه شان آیت الله سید مصطفی محقق داماد می رفتند و از آنها سابقه و عملکرد منافقین را جویا می شدند تا سخنانی نگویند که مضحکه عام و خاص گردد. من اما بر خود می بینم که در مقام یک انقلابی شناسنامه دار، برای ایشان توضیح دهم که منافقین که بودند و ریشه آنها به لحاظ تاریخی در کجا بود تا دیگر بار شاهد سخنانی چنین بی پایه نباشیم. و اما درس تاریخ: بچه مسلمان های انقلابی که از دل گروههایی اسلامی همچون موتلفه، نهضت آزادی، حزب ملل اسلامی و گروه ابوذر و روحانیون سیاسی بیرون آمده بودند گروهی به نام سازمان مجاهدین خلق را سامان دادند که این گروه نیز پس از مدتی به علت التقاط فکری و تلفیق اسلام و مارکسیسم دچار اختلاف گردید و بدینسان سه جریان از این سازمان منتج شدند. گروهی مارکسیست شدند، گروهی به کل از این سازمان جدا شدند و بعد از انقلاب نیز در خدمت نظام درآمدند و گروهی نیز همچنان التقاطی باقی ماندند و پس از انقلاب به دلیل رویارویی با مردم و جنگ مسلحانه و جمع آوری سلاح و تشکیل خانه تیمی و ترور بسیاری از مسئولین ، منافق نامیده شدند. آری پس از انقلاب در یکسو امام بود و یارانش و دولت و موج خروشان مردم و در سوی دیگر مسعود رجوی و موسی خیابانی و زرکش و یعقوبی و اعضای سازمان. حال تصویر سازی ناشیانه آقای صادق لاریجانی را ببینید که کروبی و موسوی و هاشمی و خاتمی و محمدعلی دستغیب و بیت حضرت امام و برخی مراجع تقلید را در جایگاه رجوی و خیابانی می نشاند و احمدی نژاد و مشایی و فاطمه رجبی و حسین شریعتمداری و رحیمیان و رسایی و جمعی سردار سپاه در مجلس را در جایگاه حضرت امام و یاران شهیدش همچون بهشتی و مطهری و محمد منتظری و رجایی و باهنر و بسیاری دیگر از نمایندگان و وزرا و شهدای محراب. جابجایی در تاریخ را ببینید و هنر آقای صادق لاریجانی را؟ چه کسی را با چه کسی مقایسه می کنیم؟ چه کسی را در جایگاه امام حسین و یارانش میگذاریم و چه کسی را در جایگاه یزید و سپاهیانش؟ چه کسی را در جایگاه منافقین قرار می دهیم و چه کسی را در جایگاه امام خمینی؟ آیا مضحکه آمیز نیست که دفتر نشر آثار امام را در جایگاه منافقین تصویر سازی کنیم و احمدی نژاد و یارانش که بعضا امام را از نزدیک نیز ندیده اند در جایگاه امام و یارانش؟ ما نیز البته مخالفان خود را با خوارج و منافقین و یزیدیان مقایسه نمی کنیم و به آنها چنین نسبت هایی نمی دهیم. و صرفا معتقدیم که جنگ قدرت است و آقایان چون از رای مردم کم آورده اند متوسل به زور و ارعاب و تهدید شده اند. نه کسی منافق است و نه کسی یزیدی، مسئله بر سر سلامت یک انتخابات است و رعایت قانون و خواندن رای مردم چنان که هست، نه چنانکه باید و مبتنی بر دستور! آقای صادق لاریجانی اما ما را سران فتنه می خواند لابد به این دلیل که رعایت قانون را مطالبه می کنیم و از ضرورت اجرای همه اصول قانون اساسی از جمله اصول 9 و 32 و 38 و 27 و99 که بر حقوق سیاسی و آزادی های مدنی تاکید دارد، سخن می گوییم.
"
-----------
آیا مخالفان سبز میتوانند تحلیلی بین ادبیات رئیس قوه قضاییه و اقای کروبی داشته باشند؟

۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

دستگیری موسوی و کروبی

به نظر من کم کم رفتار حکومت دارد قابل پیش بینی میشود و میتوان در مورد ادامه ماجرا پیش بینی داشت.
اگر صدا و سیما را ملاحظه کرده باشید، میتوان دریافت که تمامی افراد حکومتی در حال اظهارنظر در مورد شرایط اخیر هستند. در واقع بگونه ای صحبت میکنند که کاملا معلوم است بهشان گفته شده که صریحا اعلام نظر کنند. تقریبا حرفهایشان هم یکیست. یک نتیجه که میتوان گرفت این است که فشار روی حکومت زیاد شده است.
حال فرض کنید فشار همین گونه روی حکومت در حال زیاد شدن باشد. از رفتاری که حکومت پس از انتخابات نشان داد، میتوان کاملا دریافت که حکومت قصد آرام کردن اوضاع، مجاب کردن، قانع کردن، بازی دادن بقیه، فکر کردن، تعقل، مصلحت اندیشی، و ... ندارد. برعکس کاملا میتوان دریافت که اندیشه، اندیشه، اندیشه ی خس و خاشاک خواندن، و "صفر" خواندن آنهاست. و هر لحظه هزینه ی برگشت وضعیت بیشتر و بیشتر میشود.
خب، اگر فشار روی چنین حکومتی بیشتر شود، فرض برگشت و تفکر عاقلانه که وجود ندارد. بنابراین بیشتر با کله پیش میرود و اخرین اقدامات ممکن خودش را قبل از آنکه توان انجامش از دستش خارج شود، انجام میدهد. یعنی دستگیری موسوی و کروبی.

دستگیری موسوی و کروبی شاید تنها گزینه ی حکومت در ادامه مسیر باشد که البته خود حکومت میداند که ممکن است سد ترک برداشته، بشکند. بهرحال به نظر من در این جنگ تعارف آمیز، این اتفاق خواهد افتاد.

خدا کند خدا کند خدا کند، مجال برای حضور و ورود عاقلان در حکومت مهیا شود.

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

بیانیه انجمن اسلامی دانشگاه تهران در خصوص پاره کردن عکس امام (ره)

انجمن اسلامی دانشگاه تهران با محکوم کردن توطئه اخیر:

"برخی می‌خواهند برای بحران‌آفرینی مجدد، قرآن سر نیزه کنند"

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن محکوم کردن توطئه اخیر به نام دفاع از بنیان‌گذار انقلاب اسلامی، بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرده است:


بسمه تعالی
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
پیرامون محکومیت هتک حرمت به ساحت حضرت امام خمینی(ره)

با کمال تاسف و تاثر هتک حرکت به امام خمینی (ره)، بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران، طی چند روز گذشته بار دیگر مستمسک میدان‌داری یک جریان خاص و تندور در کشور جهت رسیدن به اهداف خاص و از پیش تعیین شده گشته است. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در این زمینه لازم می‌داند به نکاتی چند اشاره نماید:

1- ابتدا همانگونه که در نامه قائم مقام موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی(ره)(معتمد و امین قدیمی امام راحل) مطرح شده است: «آنچه از گزارشهای مختلف افرادی که در صحنه‌های تلخ روز دانشجو در دانشگاههای مختلف حضور داشته‌اند، استفاده می‌شود آن است که موضوع بدان گونه که در برنامه تلویزیون نشر یافته، نبوده و علیرغم آنکه در این روز بعضا شعارهای ساختار شکنانه دیگری، با کمال تاسف مطرح شده، اما هتک حرمتی نسبت به ساحت امام خمینی(س) گزارش نشده است و بر فرض آنکه آنچه که در تصاویر تنظیم شده و نامرتبط نشان داده شده است در گوشه‌ای از تجمعات آن روز توسط فردی مجهول و مغرض انجام یافته باشد، توسعه آن به گونه‌ای که گویی جو غالب چنان بوده است دروغ بیّن و مسلّم می‌باشد.

حرمت شکنی بی‌سابقه صدا و سیما در تنظیم تصاویر پخش شده جداً باعث تاسف، تعجب و اعتراض جدی دوستداران امام راحل است. تنها کافی است تصور کنید که این عکس در یکی از روزنامه‌ها یا نشریه‌های دیگر منتشر شده بود. آیا نمی‌توان عکس‌العمل علاقمندان به اصول انقلاب را ترسیم کرد. نکته حائز اهمیت آن است که هیچ‌ یک از شبکه‌های خارجی و رسانه‌های دیداری و نوشتاری- علی ما نقل- چنین مطلبی را انعکاس نداده‌اند و این اشتباه تنها مخصوص صدا و سیمای جمهوری اسلامی است.»

2- تاکنون طیفی که بار دیگر ناجوانمردانه و بر خلاف اصول اخلاقی به عنوان فاعل این هتک حرمت از سوی گروه‌های تندرو و فرصت‌طلب مطرح شده است، اثبات نموده است که جانانه به اندیشه‌ها و آرمان‌های امام خمینی(ره) عشق می‌ورزد و انتقاد و نگرانی‌ اصلی خود را نیز فاصله گرفتن از ارزش‌ها و آرمان‌های برآمده از اندیشه آن پیر فرزانه می‌داند. این مهم چنان مسجل است که حتی به فرض محال اگر کسی به خود اجازه چنین خیانتی داده باشد و خود را درون این طیف تلقی نماید بی‌شک یا نفوذی جریان‌های خاص برای ضربه زدن به حرکت آگاهانه ملت ایران در جهت احیای اندیشه‌های امام خمینی است و یا خائن به ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی.

از طرفی همانطور که اینک برای همگان مشخص شده است، در روزهای 16 و 17 آذر ماه سوال اساسی دانشجویان آن است که چگونه تعداد کثیری از غیر دانشجویان بصورت غیرقانونی وارد دانشگاه شده‌اند و با نفوذ در میان دانشجویان عامل رخداد چنین حوادثی گشته‌اند؟ آیا حدوث چنین وقایع تاسف‌انگیزی از جانب کسانی که با قبله اشتباه نماز فتح می‌خوانند محتمل نیست؟ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران تاکید می‌نماید؛ یقینا عمل فوق در راستای پروژه خائنانه گسترش نفاق، خشونت و بحران‌آفرینی مداوم از سوی گروه‌های معلوم‌الحالی است که در شش ماه گذشته لحظه‌ای از نفرت‌آفرینی در میان ملت فروگذار ننموده‌اند.

3- مستمسک قرار دادن هتک حرمت به امام راحل(ره) برای بحران‌آفرینی مجدد در جامعه، مشابه قرآن‌های برنیزه شده قاسطین است که دست آخر گروه افراطی و جاهل خوارج را به جان امت اسلامی انداخت. گروهی که از فرط تقلید و تعصب، قرآن ناطق را ندیدند و در برابر اسلام و امت مسلمان قرار گرفتند. در این روزها که وحدت و حفظ آرامش جامعه برای گذر از بحران پس از انتخابات امری ضروریست، سوء استفاده از این حادثه دلخراش و توهین تاسف‌بار توسط گروهی خاص چه معنایی جز استفاده ابزاری از سرمایه‌های انقلاب دارد؟

اینکه توصیه‌های امام راحل در حفظ حقوق ملت را وانهیم و فرمایشات ایشان در باب حفظ انقلاب اسلامی را فراموش کنیم و به تصویر آن بزرگوار بیش از تفسیر او از اسلام بها دهیم آیا همان فتنه خوارجی نیست که از اسلام تنها قرائت عربی آن را فهمیده بودند؟ و جزئی از اسلام را برمی‌گزیدند و جزئی را زمین می‌گذاردند. «... أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ.»( آيا به بخشى از كتاب [آسمانى] ايمان مي‌آوريد و به بخشى ديگر كفر مي ورزيد؟ پس كيفر كسانى از شما كه چنين تبعيضى را [در آيات خدا] روا مي‌دارند، جز خوارى و رسوايى در زندگى دنيا نيست، و روز قيامت به سوى سخت‌ترين عذاب بازگردانيده مي‌شوند، و خدا از آنچه انجام مي‌‌دهيد، بى‌خبر نيست.)- سوره بقره-آیه 85

4- زیر پا گذاشتن حق اعتراض و آزادی بیان در جامعه و دانشگاه، و تلاش برای بیشتر کردن سرکوب و خفقان با مستمسک قرار دادن توهین به امام بزرگوار، قطعا قرار دادن تصویر امام در برابر اندیشه امام است. باید از کسانی که امروز این چنین برآشفته‌اند و حساسیت نشان می‌دهند پرسید آیا در اندیشه علوی و فرزند آن امام راحل حمله سازمان یافته به دانشجویان و ضرب و شتم و به خاک و خون کشیدن فرزندان ملت در 18تیر 1378، 25خرداد 1388، 16و17آذر 88، اهمیتی کمتر داشته است؟ پس چرا در آن هنگام همه خاموشی گزیدند و راه امام راحل مبنی بر عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی را نپیمودند؟ اعتراضات گسترده کنونی در حالی شکل می‌گیرد که هیچ یک از این جریانات اعتراض جدی به هتک حرمت چندباره فرزندان ملت در دانشگاه ننموده است.

آنان که در برابر جنایاتی اینچنین افراط‌گرایانه راه سکوت برگزیدند، اکنون نیز افراط‌گرایانه در جهت سوء‌استفاده از عکس امام در جهت بستن فضا گام برمی‌دارند تا بار دیگر با استفاده ابزاری از نام و حتی تصویر خمینی کبیر، اندیشه و منش او را به حاشیه برانند. اندیشه ناب علوی و اسلامی با دو محور عدالتخواهی و ظلم‌ستیزی در عرصه اجتماع تعریف شده و فریاد کردن ظلم و ستم را رسالت هر انسان صالح و دینداری می‌داند. تا آنجا که مولایمان حسین(ع) که در آستانه ایام سوگواریش قرار داریم در باب فلسفه قیام خود می‌فرماید:«در جستجوي اصلاح كار امت جدم بپا خواسته‌ام، اراده دارم امر به معروف و نهي از منكر كرده و به سيرت جد و پدرم رفتار كنم» و مگر فریاد کردن ظلم و ستمی که امروز بر دانشجو و دانشگاه می‌رود جز امر به معروف و نهی از منکر است؟

5- انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران ضمن محکوم نمودن مجدد این هتک حرمت بزرگ به ساحت حضرت روح‌الله(ره) از عموم دانشجویان و مردم مسلمان درخواست دارد ضمن حفظ آرامش خود، هرگونه فرصت سوء استفاده را از متحجران مقدس‌مابی که حیات خود را در ادامه بحران کنونی می‌دانند دریغ کنند؛ و به یاد داشته باشند خون دلی که امام خمینی(ره) از این دسته‌ متحجر، مقدس‌نما و واپس‌گرا خورد هرگز از فشارها و سختی‌های دیگران نخورد!